به گزارش مهر تبریز به نقل از  بردباری نیوز، زهرا حیدری/ ما، این مردمان کهن‌سال با ریشه‌هایی در اعماق تاریخ و فرهنگی که بوی عشق و جوانمردی می‌دهد، گویی در هیاهوی زندگی مدرن، غبار فراموشی بر آینه اخلاقمان نشسته است. در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرمان که قدم می‌زنی، از شلوغی بازار تا خلوت خانه‌ها، جای خالی برخی […]

به گزارش مهر تبریز به نقل از  بردباری نیوز، زهرا حیدری/ ما، این مردمان کهن‌سال با ریشه‌هایی در اعماق تاریخ و فرهنگی که بوی عشق و جوانمردی می‌دهد، گویی در هیاهوی زندگی مدرن، غبار فراموشی بر آینه اخلاقمان نشسته است. در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهرمان که قدم می‌زنی، از شلوغی بازار تا خلوت خانه‌ها، جای خالی برخی واژه‌ها به‌شدت احساس می‌شود: انصاف، مروت، گذشت، راستگویی، همدلی…

شاید بگویید در این اوضاع اقتصادی و اجتماعی، اخلاق چه جایگاهی دارد؟ گرسنه را نان باید داد، نه درس اخلاق! و حق دارید، معیشت ستون فقرات جامعه است. اما براستی، مگر نه این است که بسیاری از گره‌های کور زندگی امروزمان، نتیجه سست شدن همین فضائل اخلاقی است؟ مگر نه این است که کم‌فروشی، گران‌فروشی، احتکار، دروغ، تهمت و بی‌مسئولیتی، همان خورههایی هستند که ریشه اعتماد و آسایش را می‌جوند؟

اخلاق، یک انتخاب لوکس در روزگار رفاه نیست؛ یک زیربنای حیاتی است، اکسیژنی است که بدون آن، جامعه دچار خفقان می‌شود. گسترش فضائل اخلاقی، نه یک شعار زیبا، که یک ضرورت حیاتی است برای ساختن ایرانی که شایسته نام و تاریخش باشد. جامعه‌ای که در آن، همسایه حق همسایه را پاس بدارد، کاسب انصاف را رعایت کند، مسئول، خود را خادم مردم بداند، و شهروند، حقوق و وظایف شهروندی‌اش را بشناسد و عمل کند.

اما چگونه می‌توان این گوهر گمشده را دوباره یافت و آن را در تاروپود جامعه تنید؟ راه دشوار است، اما ناممکن نیست. اولین گام، بازگشت به خویشتن خویش است. هر یک از ما باید از خود بپرسیم: من چقدر سهم در این بی‌اخلاقی دارم؟ چقدر در طول روز، مرزهای اخلاقی را نادیده می‌گیرم؟ چقدر حاضرم برای رعایت اخلاق، از منافع کوتاه‌مدت خود بگذرم؟

گام دوم، احیای نهادهای مدنی و اجتماعی است که رسالت ترویج اخلاق را بر دوش دارند. از خانواده به عنوان اولین و مهم‌ترین شالوده اخلاق، تا مدرسه، دانشگاه، مسجد، رسانه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد. این نهادها باید با برنامه‌ریزی دقیق و اثربخش، فضائل اخلاقی را آموزش دهند، ترویج کنند و با عمل خود، الگوی حسنه باشند.

گام سوم، مطالبهمندی عمومی است. ما، به عنوان شهروندان، باید نسبت به رعایت اخلاق در جامعه حساس باشیم. بی‌تفاوتیاز کنار بی‌اخلاقی‌ها نگذریم، آمر به معروف و ناهی از منکر باشیم، البته نه با زبان تحکم و تخریب، بلکه با زبان نرم و خیرخواهانه. از مسئولان بخواهیم که خود پرچمدار اخلاق باشند و با مفاسد اخلاقی در هر لباس و جایگاهی قاطعانه برخورد کنند.

گام چهارم، استفاده هوشمندانه از ابزارهای نوین ارتباطی است. فضای مجازی، با تمام چالش‌هایش، فرصتی بی‌نظیر برای ترویج فضائل اخلاقی فراهم کرده است. می‌توان با تولید محتوای جذاب و خلاقانه، با راه‌اندازی پویش‌های اجتماعی، با معرفی الگوهای اخلاقی و با گفتمان‌سازی، این فضا را به سمت اخلاقی‌تر شدن سوق داد.

گسترش فضائل اخلاقی، یک پروژه یک‌شبه نیست؛ یک مسیر طولانی و نیازمند عزم ملی است. مسیری که باید در آن، دست در دست هم دهیم، فارغ از هرگونه اختلاف سلیقه و جناح‌بندی. چرا که اخلاق، سرمایه مشترک همه ماست و شکوفایی آن، به نفع تمام جامعه خواهد بود.

بگذارید رویایی را ترسیم کنیم: رویای جامعه‌ای که در آن، اعتماد حرف اول را می‌زند، دروغ جایی ندارد، همدلی رودخانه‌ای است جاری، و انصاف ترازوی همیشگی بازار و زندگی است. جامعه‌ای که بال‌های اخلاق، آن را به سمت تعالی و پیشرفت حقیقی رهنمون می‌شود. بیایید برای تحقق این رویا، از همین امروز، از همین لحظه، گامی هرچند کوچک برداریم. هر کدام در جایگاه خود، یک مبلغ اخلاق باشیم.

این یادداشت، نه یک حکم، که یک دعوت است. دعوتی به تأمل، دعوتی به عمل، و دعوتی به ساختن فردایی بهتر با سنگ‌بنای اخلاق. باشد که این بذر کوچک، در خاک مستعد جامعه ما جوانه بزند و درختی تنومند با ثمراتی شیرین برای نسل‌های آینده شود.