یاد شهدا: دیروزهای پر افتخار و امروزهای فراموش‌شده!
یاد شهدا: دیروزهای پر افتخار و امروزهای فراموش‌شده!
مهر تبریز: اینجانب محمدرضا ایازی، به عنوان بازمانده‌ای از قافله شهدا و ایثارگران، با دلی پر از اندوه و یادآوری خاطرات تلخ روزهای دفاع مقدس، شهادت می‌دهم که در ارتفاعات ماووت، گرده‌رش، کانی‌مانکا، پنجوین، شیلر شیخ محمد، فکه، فاو، خرمشهر، چزابه و دیگر میدان‌های خون و عشق، چه بر فرزندان این سرزمین گذشت.

یادداشت/ محمدرضا ایازی- روزنامه نگار،مهر تبریز:  اینجانب محمدرضا ایازی، به عنوان بازمانده‌ای از قافله شهدا و ایثارگران، با دلی پر از اندوه و یادآوری خاطرات تلخ روزهای دفاع مقدس، شهادت می‌دهم که در ارتفاعات ماووت، گرده‌رش، کانی‌مانکا، پنجوین، شیلر شیخ محمد، فکه، فاو، خرمشهر، چزابه و دیگر میدان‌های خون و عشق، چه بر فرزندان این سرزمین گذشت.

در سرمای زیر ۳۰ درجه، میان گلوله‌ها و آتش، رزمندگانی بودند که نه نامی می‌خواستند و نه نشانی؛ تنها آرزویشان حفظ شرف و خاک ایران بود. امروز، در سکوت و مظلومیت، همچنان صدای دردمند این قهرمانان در دل تاریخ باقی است.

از میان این قهرمانان بی‌ادعا، سردار قهرمان زارعی،و صدها سردار دیگر چون کوهی استوار، در یادها ماندگار است. او که سردار و جانبازی خوش‌نام و فرمانده‌ای دلسوز هست، بی‌آنکه به افتخاراتش تکیه کند، در سکوت و فروتنی زخم‌هایش را به دوش کشید و سنگینی مسئولیت‌هایش را با شجاعتی بی‌نظیر تحمل کرد. سردار زارعی نماد رشادت‌هایی است که در میان آتش و خون، سرافرازی ایران را تضمین کرد. اما امروز، دلتنگی‌ها و دردهایش حکایت از بی‌مهری‌ها و غفلتی دارد که قلب هر آزاده‌ای را به درد می‌آورد.

این قهرمانان که زمانی جان و دل خود را برای حفظ این سرزمین گذاشتند، امروز در سکوتی مظلومانه و گلایه‌ای تلخ روزگار می‌گذرانند. دلتنگی‌های سردار زارعی، بغض فروخورده همه آنانی است که در پشت خاکریزها برای ما جنگیدند و اکنون برای ابتدایی‌ترین حقوق زندگی‌شان دست به دعا برداشته‌اند. آیا وقت آن نرسیده که مسئولان، فارغ از شعارهای تکراری، دست به اقدام بزنند و گوش به ندای این عزیزان بسپارند؟ آیا سزاوار است که سرداری چون زارعی، که زندگی‌اش را وقف عزت این سرزمین کرد، در بی‌مهری‌ها و عزلت روزگار بگذراند؟

نباید اجازه دهیم غربت و مظلومیت قهرمانان ما، همچون رشادت‌هایشان، در گذر زمان به فراموشی سپرده شود. امنیت و آرامش امروز ما مدیون خون شهدا و فداکاری جانبازان است؛ کسانی که نه‌تنها جسمشان در راه وطن آسیب دید، بلکه روحشان نیز بار سنگین این مظلومیت را تحمل می‌کند. این قهرمانان واقعی هیچ‌گاه چیزی نخواستند، اما ما تا ابد به آن‌ها مدیونیم.

دفاع مقدس یادآور فداکاری‌هایی است که برای خاک و شرف ایران صورت گرفت. امروز، امنیت و آرامش ما مدیون همان ایثارهاست، اما آیا این قهرمانان شایسته فراموشی‌اند؟ جانبازان و ایثارگران نماد غیرت و مقاومت‌اند، ولی امروز برخی از آن‌ها که در خط مقدم جانفشانی کردند، در برابر بی‌مهری و بی‌توجهی مسئولان برای حقوق ابتدایی خود، ایستاده‌اند. چگونه می‌توان قبول کرد که قهرمانانی چون سردار زارعی، که در سخت‌ترین شرایط جنگیدند، امروز در غربت و بی‌توجهی رنج می‌برند؟

مسئولان باید بدانند که حفظ ارزش‌های انقلاب تنها با عمل ممکن است. این قهرمانان نه امتیاز می‌خواهند، بلکه تنها خواستار حفظ کرامت انسانی خود هستند. بی‌مهری به آن‌ها، بی‌مهری به ارزش‌های انقلاب است. اینک زمان آن است که به جای شعار، برنامه‌ای واقعی برای حمایت از ایثارگران و خانواده‌هایشان تدوین شود. ما مدیون کسانی هستیم که در شلمچه و فکه جنگیدند و در بمباران‌های شیمیایی سوختند. امروز بزرگ‌ترین وظیفه ما حفظ شأن و منزلت این عزیزان است.

هیچ‌گاه دیر نیست، اما تأخیر در این وظیفه لکه‌ای بر وجدان جامعه خواهد بود. «آهای برخی مسئولان! ما از حق خود گذشتیم تا راه شما روشن شود، اما ای کاش روزگار به اندازه فداکاری‌های ایثارگران، جانبازان با تن‌های زخمی و شهدا، اندکی به شما وفا می‌کرد! ای کاش شایسته‌ترین کرامت‌ها نصیب شما می‌شد. اما چنین نخواهد شد.»

آه و ناله‌های مادران و پدران جانبازان و شهدا در دل کائنات باقی می‌ماند و قطعاً دامن‌تان را خواهد گرفت. کائنات بی‌صاحب نیست؛ منتظر عدالت آن باشید که دیر یا زود، حقیقت به سراغتان خواهد آمد و ذیسحاب به حساب شما هم خواهد رسید.