یک معلم، همیشه معلم است!
یک معلم، همیشه معلم است!
معلم که باشی باید از خودت بگذری، از خیلی از خواسته هایی که زنان خانه دار یا دیگر زنان شاغل دارند بگذری و پا روی دلت بگذاری، معلم که باشی باید روز و شب فکر و ذهنت کلاس باشد و شاگردانش. بویژه اگر شاگردی معلول داشته باشی و یا دانش آموز تنبل که از درس و مدرسه و عدد و ارقام بیزار است.

طیبه شایان، مهر تبریز: معلم که باشی باید  از خودت بگذری، از خیلی از خواسته هایی که زنان خانه دار یا دیگر زنان شاغل دارند بگذری و پا روی دلت بگذاری،  معلم که باشی باید روز و شب فکر و ذهنت کلاس باشد و شاگردانش. بویژه اگر شاگردی معلول داشته باشی و یا دانش آموز تنبل که از درس و مدرسه و عدد و ارقام بیزار است.

معلم که باشی آن هم معلم دانش آموزان روستایی مناطق محروم باید بدانی کارت خیلی سخت هست و باید با دانش آموزانی کار کنی که از کمترین امکانات بهره مندند، لوس و ننر نیستند، مشکلات زیادی دارند، کوچکند اما دلی بزرگ دارند، بچه اند اما بچه داری می کنند و…

۲۱ سال تحصیل در مناطق محروم کلیبر به خانم معلم قصه ما آموخته است اعداد و ارقام خشن و خشک را با چهره عبوس و ترسناک و رفتار مستبد گونه و تحمیلی نمی توان وارد ذهن لطیف و پراحساس کودکان کرد.

خاطره خان محمدی، با ۲۱ سال تجربه، خودش یک خاطره است و در دفتر عشق نمی گنجد. امسال برای بار سوم معلم نمونه استان شناخته شده است.

وقتی مقرر شد به مناسبت روز معلم با وی مصاحبه ای داشته باشم  بی اختیار یاد دبیر فیزیک خودم افتادم که خیلی جدی و بداخلاق بود. تدریسش حرف نداشت ولی همیشه به ما می گفت «بروید شکر کنید دخترید وگرنه زیر پایم له تان می کردم من با دانش آموزان پسرم اینگونه با ملایمت رفتار نمی کنم» البته حق هم داشت بچه های کلاس بجز یکی دو نفر همگی در درس فیزیک تنبل کلاس بودیم. ولی برخلاف تصوراتی که همواره از معلمین ریاضی و فیزیک و شیمی داشتم خانم معلم مدرسه بنت الهدی شهرستان کلیبر  نسبت به شاگردانش پر از احساس و عشق بود. و وقتی از دانش آموزان می گفت با حرارت حرف می زد.

خان محمدی می گوید جدیت هم در درس ریاضی لازم است ولی خشونت نه.

وی که در مقاطع راهنمایی و متوسطه تدریس می کند استفاده از مفاهیم ساده تر، مرور درس های مقاطع قبل، ارتباط موثر با دانش آموزان و ابتکار در نحوه تدریس را از عوامل موفقیتش بیان می کند و می گوید: اکثر دانش آموزانم موفق به تحصیلات عالیه شده اند و در سال تحصیلی ۹۴-۹۵ از ۱۴ دانش آموزم ۱۰ نفرشان در رشته های خوب دانشگاه ملی قبول شدند که این موفقیت آن قدر مرا خوشحال کرد که گویی فرزندان خودم هستند هرچند هیچ موقع تفاوتی بینشان قائل نشده ام و همه آن ها فرزندان خود می دانم و به مشکلاتشان رسیدگی می کنم.

وی زندگیش را جدا از دانش آموزان نمی داند و می گوید: در تمام لحظات زندگیم به فکر دانش آموزانم بویژه شاگردان مشکل دارم هستم.

خان محمدی ادامه می دهد: دانش آموزی داشتم که هیچ علاقه ای به ریاضی نداشت نمراتش بیشتر از ۷ نبود و چنان از ریاضی بدش می آمد که وی را کلا از مدرسه و درس زده کرده بود. خیلی فکر کردم که چطور می توانم او را به ریاضی علاقه مند کنم و بالاخره راهکاری برای تشویقش پیدا کردم و اکنون نمرات ریاضی اش کمتراز ۱۷ نیست.

وی معتقد است یک معلم همواره معلم است و باید علاوه بر علم، درس اخلاق و رفتارهای اجتماعی را هم به دانش آموزانش تدریس کند.

وی از دانش آموز معلولی سخن می گوید که محبوب همکلاسی هایش است.

خان محمدی می گوید این دانش آموز که ابتدا به خاطر معلولیتش با اکراه به مدرسه می آمد با توجیه همکلاسی ها و ایجاد حس انساندوستی در آنها اکنون همه دوستانش با وی احساس همدردی می کنند  و حتی وقتی این دانش آموز وارد مدرسه می شود همکلاسی هایش به استقبالش رفته و کیفش را حمل می کنند.

وی معتقد است یک معلم نباید مشکلات خانه را با خود به مدرسه ببرد چرا که روی دانش آموزان تاثیر خوبی ندارد.

وی دانش آموزان را جزیی از وجودش می داند و می گوید: هر مشکلی داشته باشم وقتی وارد مدرسه می شوم و چهره خندان دانش آموزان را می بینم بی اختیار شاد می شوم و همه مشکلاتم را فراموش می کنم بطوری که بین همکاران خود به خانم شنگول معروف شده ام.

وی می افزاید: سعی می کنم پرانرژی باشم و این انرژی و نشاط را از دانش آموزانم می گیرم و به آن ها هم منتقل می کنم.

خانم معلم می گوید وقتی دانش آموزانم به خاطر این که من معلمشان باشم می جنگند و همصدا نامم را صدا می کنند احساس غرور می کنم و دوست دارم همیشه یک معلم باقی بمانم*